در لحظه ها ي آخر ديدار بنشين اي تا هميشه زنده در پندار بنشين
خوش مي روي اما درنگي كن به رفتن ما را به دست گريه ها مسپار بنشين
از پا نشستم تا تو برخيزي به صد كام خواهي كه برخيزم ز جان يك بار بنشين
من بي تو هرگز خواب را باور ندارم اي جاودان در ديده ي بيدار بنشين
لطف خدا را ديده ام در شاخ و برگت روزي درختي مي شوي پر بار بنشين
تا گل برآيد خار در چشمم نشيند من باغبانم اي گل بي خار بنشين
از سينه ي من لحظه يي اي درد برخيز در پيش رويم ساعتي اي يار بنشين
من تاب بار درد دوري را ندارم از شانه ام اين بار را بردار بنشين
تا داد دل از ديده ي گريان ستانم در لحظه هاي آخر ديدار بنشين.
50850 بازدید
60 بازدید امروز
16 بازدید دیروز
176 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2023 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Mohammad Hajarian
Powered by Gohardasht.com | MainSystem™